مقالات مجله موفقیت

خجالت یا پرخاشگری، جدالی در مغز شما

خجالت یا پرخاشگری، جدالی در مغز شما

 

مقدمه:

برای تبدیل شدن به یک انسان حرفه­ ای باید اصول و مهارت­ های ارتباطات حرفه­ ای را بیاموزیم. از این رو در سلسله مقالات «جعبه ابزار ارتباطات» به دنبال معرفی و یادگیری مهارت­ های ارتباطی حرفه­ ای هستیم که بتواند سطح تعاملات انسانی ما را ارتقاء دهد. در مقاله قبل با مهارت بسیار مهم «قاطعیت و جرأت­ ورزی» آشنا شدیم. همچنین چهار موقعیت و چهار رفتاری را که می­توانیم در تعاملات انسانی بروز بدهیم بررسی کردیم و متوجه شدیم تنها رفتار حرفه­ ای و انسانی «رفتار قاطعانه» است. باتوجه به اهمیت این مهارت رفتاری، در این مقاله نیز به بررسی این موضوع از منظر دیگر خواهیم پرداخت.

 

چرا قاطعیت و جرأت­ ورزی مهم است؟

باید این موضوع را بپذیریم که تعاملات زندگی ما، همیشه مبتنی بر اخلاق و انسانیت پیش نمی­رود. تمامی ما ارتباط با افرادی را که برای رسیدن به مقاصد و خواسته­ های شخصی خود به راحتی حقوق دیگران را نادیده می­گیرند یا زیرپا می­گذارند را تجربه کرده­ایم. از یک بچه قلدر در مدرسه تا فردی که در صف از شما جلو می­زند یا راننده­ ای که بدون توجه به قوانین حق بقیه را ضایع می­کند، نمادی از این افراد هستند. از این رو به جای این­که فقط امیدوار باشیم تا دیگران حقوق ما را پایمال نکنند، بهتر است بتوانیم از مواضع و حقوق خود، ضمن احترام گذاشتن به حقوق و مواضع دیگران، دفاع کنیم. با استفاده از جرأت­ ورزی، ما نه در دام انفعال و بی­خیال شدن موضوع و نادیده ­گرفتن نیازهای خود گرفتار می­شویم و نه به ورطه پرخاشگری، خشونت و پایمال کردن حقوق دیگران در جهت رسیدن به حق خودمان، کشیده می­شویم.

 

جرأت ورزی چیست؟

جرأت ورزی را می­توان به نوعی رک، صریح و دارا بودن اعتماد به نفس در برخورد با دیگران تعریف کرد. یک فرد قاطع و دارای جرأت­ مندی، می­تواند از حقوق خود لذت ببرد، احساسات خود را ابراز کند، خواسته­ های خود را مطالبه کند و دیدگاه­ های خود را بیان کند. اما نکته بسیار مهم اینجاست که، این رفتار قاطعانه باید همراه با صداقت، انصاف و احترام به حقوق دیگران باشد زیرا در غیراینصورت رفتاری فرصت­طلبانه و غیراخلاقی بروز داده­ اید. به طور مثال یک پدری که به طور قاطع با فرزندانش درباره ساعت حضور در خانه صحبت می­کند باید در عین حال مراقب باشد تا آنها را مورد توهین و تهدید و تحقیر قرار ندهد یا کارمندی که به دنبال گوشزد کردن رفتار نادرست همکار خود است باید احترام و انصاف را نیز نسبت به او مورد توجه قرار دهد.

درواقع، با بهره­ گیری از رفتار قاطعانه، به دنبال ایجاد تعادل میان نیازها و خواسته­ های خود و دیگران هستیم و تلاش می­کنیم با دیگران آن­ گونه رفتار کنیم که انتظار داریم با ما رفتار شود و مختار هستیم تا تصمیم بگیریم که توجه به نیازهای دیگران را در اولویت قرار دهیم یا نیازهای خودمان دارای اولویت است و در هر موقعیتی با توجه به اولویت انتخاب شده رفتار درست را ارایه دهیم درحالی­که یک فرد منفعل یا پرخاشگر در دام افراط و تفریط می­افتند و در تمام موقعیت­ها، یا حقوق دیگران را مهم می­دانند و خود را نادیده می­گیرند یا بدون توجه به حقوق دیگران، فقط خود را شایسته می­دانند.

ریشه انفعال و پرخاشگری در مغز قدیم

پیش از این، در مقالاتی به صورت تفصیلی به بررسی ساختار سه­ گانه مغز و نقش هرکدام در رفتارهای انسان پرداختیم و متوجه شدیم مغز هر انسان در واقع از سه بخش تشکیل شده است و شامل مغز قدیم، مغز میانی و مغز جدید است. نکته بسیار مهم اینجاست که، مغز قدیم بیشترین تاثیر را در تصمیم­ گیری­ های شما دارد و اطلاعات دریافتی ابتدا در مغز قدیم بررسی شده و سپس به مغز میانی و مغز جدید می­رسد اما این بخش مغز در قسمت ناخودآگاه قرار گرفته است و بر روی بسیاری از رفتارهای شما بدون این­که بدانید تأثیر بسیار بالایی دارد. مغز غریزی بین تمام موجودات مشترک است و از بدو خلقت با انسان همراه بوده است و به ­همین ­دلیل به آن مغز خزنده نیز گفته می­شود زیرا میان انسان­ها و خزندگان مشترک است.

با این توضیحات، به نظر شما در زمان عصر حجر، زمانی­که مغز غریزی مدیریت رفتار انسان­ ها را بر عهده داشته است، مهمترین دغدغه و نگران ی­اش چه بوده است؟ حفظ بقا و محافظت از شما دربرابر خطرات، قطعاً مهمترین وظیفه این قسمت مغز است ولی مشکل اصلی از آنجا شروع می­شود که مغز خزنده برای انجام این مهم فقط و فقط دو رفتار را می­شناسد:

فرار یا مبارزه

و ماجرا وقتی سخت­ تر می­شود که بدانیم مغز قدیم به هیچ وجه آموزش ­پذیر نیست و تنها همین دو رفتار را می­تواند بروز دهد.

درواقع این بخش مغز، همان­گونه که در برابر دایناسورها و خطرات محیطی، تنها می­توانست فرار کند و یا از خود دفاع کند و به دشمن حمله کند، امروز و پس از گذشت حدود پانصد میلیون­ سال، در موقعیت­ های دشوار که احساس خطر کند، قصد دارد شما را با همین دو رفتار یعنی فرار یا مبارزه هدایت کند. در حقیقت چنین رفتارهای بین تمام موجودات زنده مشترک است و در موقعیت­ های مشکل، یا فرار می­کنند و یا وارد میدان مبارزه می­شوند. به بیان دیگر اگر ما در برابر دیگران منفعلانه برخورد کنیم و از دریافت حق خود فرار کنیم یا پرخاشگری و عصبانیب بروز دهیم و برای دریافت حق خود با افراد جنگ کنیم، متأسفانه رفتاری غیرانسای و تحت تأثیر مغز غریزی انجام داده­ایم که شایسته یک انسان حرف ه­ای نیست.

 کلید ماجرا در مغز جدید است!

اما خوشبختانه در ساختار مغز ما، بخش دیگری تحت عنوان مغز جدید یا مغز منطقی وجود دارد که مخصوص انسان است و در سایر موجودات فعالیت بسیار محدودی دارد. این بخش از مغز مسئول تفکرات و استدلال­ های منطقی است و داستان وقتی شیرین می­شود که بدانیم تنها بخش مغز است که قابلیت یادگیری داشته و می­توان رفتار­های جدید را وارد آن کرد.

رفتار قاطعانه یا جرات­ ورزانه، که به دنبال دریافت حقوق انسانی شما در عین احترام به حقوق سایر انسان­ هاست، گزینه سوم و پاسخ هوشمندانه ­ای است که باید به موقعیت­ های دشوار بدهید تا از رفتار غریزی و غیر انسانی خود فاصله بگیرید.

نکته مهم ­تر اینجاست که به دلیل خاصیتی در مغز انسان به نام «انعطاف­ پذیری عصبی»، وقتی شما رفتار جدیدی را یاد می­گیرید، هرچقدر این رفتار را تکرار کنید، مسیرهای مغزی قوی­تری برای آن ایجاد می­کنید و درنتیجه هنگام ی­که در موقعیتی دشوار قرار می­گیرید که بر حسب عادت و تحت رهبری مغز قدیم به فکر انفعال (فرار) یا پرخاشگری (مبارزه) هستید، مغز جدید وارد شده و راه ­حل طلایی را پیش روی شما قرار می­دهد، یعنی رفتار قاطعانه.

به طور مثال فرض کنید، شما تا پیش از این هربار می­خواستید در جمع صحبت کنید، به دلیل خجالت، سکوت اختیار می­کردید. اما برای اصلاح این موضوع و بروز رفتار قاطعانه، در جمع کوچکی از دوستان برای اولین بار اقدام به صحبت و اظهارنظر می­کنید. در این شرایط مغز قدیم به شدت نگران است و شما را به سکوت همیشگی تشویق می­کند. اما شما رفتار قاطعانه ­ای ارایه می­دهید و در جمع صحبت می­کنید. به­ همین­ ترتیب، هربار که این رفتار جدید را در جمع­ های دیگر و بزرگتر تکرار می­کنید، جسارت بیشتری پیدا می­کنید تا از خجالت قدیمی خود رها شده و تا جایی این تکرارها پیش خواهد رفت که این ابراز نظر و صحبت در جمع به امری کاملا عادی برای شما تبدیل می­شود.

تمرین

لطفا حداقل سه مورد از رفتارهای منفعلانه یا پرخاشگرانه­ ای که به صورت مکرر انجام می­دهید لیست کنید و رفتار قاطعانه ای که باید جایگزین آن شود، یادداشت کنید. از این پس هربار در موقعیت مشابه قرار گرفتید با خود بگویید:

« این مغز غریزی و خزنده است که من را مجبور به این رفتار غیرانسانی می­کند، اما من به عنوان یک انسان آزاد و منطقی می­خواهم رفتاری قاطعانه داشته باشم» با تکرار همین جمله، به خود یادآوری خواهید کرد که رفتار درست چیست و به عنوان یک انسان باید چه رفتاری را بروز دهید.

جمع ­بندی

در مقاله اخیر و این مقاله وارد مبحث بسیار مهم «قاطعیت» شدیم و امروز یاد گرفتیم به عنوان یک انسان متمدن، تنها رفتار منطقی که می­تواند ما را از سایر جانداران تفکیک کند رفتار جرأت­ورزانه است و بهترین روش ایجاد آن از طریق یادگیری و تکرار رفتار درست به جای رفتار اشتباه گذشته است. در مقاله بعد باز هم به سراغ موضوع مهم «جرأت­ ورزی» می­رویم و ریشه­ های رفتار خجولانه و منفعلانه را خواهیم شناخت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *