جعبه ابزار ارتباطات
قسمت اول: همدلی
مقدمه:
-
در طول روز با چند نفردر تعامل و ارتباط هستید؟
-
چه میزان از درآمد، پیشرفت و موفقیت شما به ارتباطات وابسته است؟
-
برای یادگیری ارتباطات حرفهای، چقدر مطالعه و یادگیری داشتهاید؟
-
تا چه حد با قطعات پازل ارتباطات مدرن مثل هوش هیجانی، پرسشگری، همدلی، هوش کلامی، زبان بدن، داستان گویی و … آشنا هستید؟
دیل کارنگی، مربی افسانهای توسعه فردی، در کتاب مشهور خود، آیین دوست یابی، بیان میکند هشتاد درصد موفقیت افراد حتی در رشتههای فنی و مهندسی به مدیریت روابط بینفردی وابسته است. اگر سؤالات بالا، ذهن شما را مشغول کرده است و در حال تفکر به پاسخها هستید، به شما تبریک میگویم، زیرا در سلسله مقالات “جعبه ابزار ارتباطات” در پی یادگیری و بهکارگیری مبانی و کارکردهای ارتباط حرفهای هستیم.
ارتباطات امروز با گذشته تفاوتهای بسیار زیادی دارد و نمیتوان با همان آموخته های قبلی در دنیای ارتباطات امروز موفق بود، به همین دلیل نیاز است تا به صورت حرفهای، جامع و کاربردی و به دور از بحثهای نظری صرف، با مفاهیم موثر بر مقوله ارتباطات آشنا شویم و این آموخته ها را در زندگی، کار و ارتباطات خود به کار بگیریم. در این شماره به یکی از مفاهیم کاربردی و بسیار مؤثر در هوش هیجانی و ارتباطات حرفهای یعنی “همدلی” خواهیم پرداخت.
همدلی چیست؟
فرض کنید شما به دلیل مشکلات خانوادگی ناراحت هستید و در گوشهای زانوی غم بغل گرفتهاید که یکی از دوستانتان را میبینید و با او مشعول درد و دل میشوید. دو حالت زیر را در نظر بگیرد:
الف) هنگامیکه شما صحبت میکنید، دوستتان مدام در صحبت شما میپرد و یادآوری میکند همه مشکل دارند، گاهی به تلفن همراهش نگاه میکند و با بیتوجهی منتظر است به اصطلاح خودش نق نقهای شما تمام شود.
ب) دوستتان در کنار شما قرار میگیرد، به صحبتهای شما با دقت گوش میکند، با تأییدهای سر و علایم چهره نشان میدهد متوجه احساسات شما شده است، حرف شما را قطع نمیکند و با سؤال پرسیدن به شما کمک میکند تا هرچه بیشتر احساسات منفی خود را بروز بدهید و درنهایت با جمع بندی صحبتهای شما، به دنبال راه حل میگردد.
در کدام حالت احساس میکنید فرد مقابل شما را درک کرده است؟ طبیعتاً حالت دوم.
اگر بخواهیم مفهوم همدلی را به سادگی تعریف کنیم میتوان همدلی را ادراک احساسات و هیجانات طرف مقابل تعریف کرد. مهارت اینکه بتوانیم با عینک طرف مقابل ببینیم، با کفش طرف مقابل راه برویم و خودمان را به جای او تصور کنیم.
تفاوت همدلی، همدردی و تآسف
یکی از دوستان شما درگیر بدهی مالی و با شما مشغول صحبت است. واکنشهای شما به صحبت دوستتان تفاوت سه مفهوم را نشان میدهد:
الف) من بهخوبی تو را درک، من هم دو سال پیش ورشکسته شدم و بیش از صد میلیون بدهکار شدم، واقعاً خیلی وضع بدی داشتم (همدردی).
ب) چقدر شرایط بدی داری، چقدر زندگی سختی داری، ناراحت شدم، تقصیر تو نیست و اقتصاد خراب است. (ابراز تأسف)
ج) با توجه به صحبتهایی که داشتی، به دلیل سرمایهگذاری اشتباه در کسبوکاری که آشنایی نداشتی و شرایط نامناسب اقتصادی، درگیر بدهی مالی شدی و الان احساس ناراحتی و سردرگمی میکنی. درست متوجه شدم؟ (همدلی)
سه رفتار بالا نشان دهنده تفاوت سه مفهوم همدردی، همدلی و ابراز تآسف است. برای درک طرف مقابل اگر صرفاً متکی به تجربیات گذشته خود باشیم و درد مشترکی که تجربه کرده ایم را به اشتراک بگذاریم، در موقعیتهای زیادی نمیتوانیم به ارتباط مؤثری دست پیدا کنیم، ازطرفی با ابراز تأسف، غصه خوردن و تاییدهای (درست یا غلط) فرد مقابل نیز هیچ کمکی به برونرفت از مسأله نمیکند، اما در مسیر همدلی، نیازی نیست ما تجربه های تلخ مشترک با فرد مقابل داشته باشیم یا احساسات و حرفهای منفی او که شاید نادرست و مسئولیت گریزانه باشید بپذیریم، بلکه با درک متقابل احساسات و صحبت ها، به او نشان میدهیم که توجه کامل ما را دارد.
سطوح همدلی
همدلی یک مهارت است و طبیعتاً در بین افراد مختلف و موقعیتهای مختلف، میزان متفاوتی از همدلی بروز میدهیم. در ادامه به بررسی سطوح سهگانه همدلی میپردازیم:
الف) سطح صفر:
در این سطح هیچ توجهی به مخاطب نداریم، مشغول به کار خود هستیم و هر چه زودتر منتظریم حرفهای او به پایان برسد و شاید گاهی واکنشی نسبت به حرفهای فرد مقابل بهوسیله کلام یا زبان بدن بروز بدهیم. این میزان همدلی، به ارتباط مؤثری منجر نمیشود. عمده رفتارهایی که در این سطح بروز میدهیم شامل ارایه راهکار، قضاوت، سؤالهای اتهامگونه، توصیه، انتقاد، خستگی و بی حوصلگی است، که همگی برای ارتباط مخرب و آسیب زا است. (شاید در نگاه اول خودمان را دور از چنین سطحی بدانیم اما اگر واقع بینانه فکرکنیم، همه ما در مواقعی درگیر انتقاد، توصیه و سرزنش فرد مقابل میشویم که نقطه شکست ارتباط است)
ب) همدلی بخشی:
در این سطح، به صورت انتخابی به برخی از احساسات و صحبتهای فرد مقابل واکنش نشان میدهیم. مثلاً فرد در حال تعریف کردن مشکل خود است و احساساتی چون ترس، نگرانی، اضطراب و سردرگمی را بروز میدهد و ما بهصورت عمدی یا سهوی فقط روی حس نگرانی او تمرکز میکنیم و در آن زمینه همدلی میکنیم. این سطح از همدلی بهتر از سطح قبل است، اما همچنان ایده آل نیست.
ج) همدلی کامل:
در این سطح، به صورت کامل و دقیق به تمام احساسات و صحبتهای مخاطب خود توجه میکنیم، به دنبال ریشه احساسات او هستیم، با استفاده از تکنیکهای کلامی و غیرکلامی، نشان میدهیم تمام تمرکز ما به اوست و درنهایت با جمعبندی کاملی که ارایه میدهیم، ادارک خود از مخاطب را اثبات میکنیم.
به منظور اینکه بتوانیم به این سطح همدلی برسیم نیاز به بهره بردن از فرمول 3R داریم.
فرمول شگقت انگیز همدلی (3R)
با توجه به اهمیت بالای تکنیک همدلی در ارتباط، نیاز است تا مسیری برای رسیدن به همدلی کامل ارایه دهیم. به این منظور میتوانیم از تکنیک 3R استفاده کنیم که در ادامه معرفی شده و در قالب مثال بررسی میشود.
الف) ایجاد رابطه (Relation)
در ابتدای مسیر همدلی، نیاز است تا به یک رابطه اولیه قابل اعتماد با مخاطب برسیم. از این رو باید با استفاده از ترفندهای کلامی مثل تکرار صحبتها، خلاصه گویی، تأیید و تشویق به ادامه و … در کنار تکنیک های غیرکلامی مثل حالات چهره، اولاً، دقت و توجه کامل را به گفته ها(صحبت ها) و نگفته ها(احساسات و هیجانات) مخاطب داشته باشیم و ثانیاً مخاطب نیز احساس اعتماد و توجه ما را درک کرده و به راحتی خود را بروز دهد.
ب) استدلال (Reasoning)
وقتی با دقت به مخاطب توجه میکنیم، متوجه بروز احساسات مختلفی میشویم. در این مرحله باید ریشه بروز احساسات را در مخاطب شناسایی کنیم که گاهی در صحبت هایش وجود دارد و گاهی نیاز است تا با سؤال کردن به این ریشهها برسیم.
مثلاً مخاطب به شما میگوید: “به خاطر توهین های برادرم احساس تحقیر میکنم و دچار اضطراب هستم” در اینجا ریشه حس تحقیر، توهین شنیدن است اما ریشه اضطراب مشخص نیست، پس میتوانیم خیلی محترمانه سؤال کنیم: ” دلیل این احساس اضطراب چیست؟ چه چیزی باعث اضطراب شما شده است؟” و به این روش متوجه ریشه اصلی احساسات میشویم.
ج) پاسخ (Respond)
اکنون در مرحله آخر همدلی هستیم. شما با دقت و توجه کامل به مخاطب، احساسات و ریشه آنها را شناسایی کردهاید و به صورت خلاصه به مخاطب خود بازخورد میدهید. به طور مثال میگویید:
“چیزی که من متوجه شدم، به خاطر توهینی که جلوی جمع از برادرتان شنیدید احساس تحقیر میکنید و از طرفی اضطراب دارید که این برخورد منفی باعث قهر برادرتان با شما شود و اکنون دنبال راه حل هستید تا بتوانید مجدداً این ارتباط را بازسازی کنید، بهگونه ای که هم برادرتان متوجه اشتباه خودش شود و هم در آینده این اتفاق تکرار نشود. درست متوجه شدم؟”
در گام آخر دو اتفاق ممکن است رخ دهد، یا مخاطب شما این توصیف خلاصه از شرح حال را تآیید میکند و این یعنی شما موفق به ایجاد همدلی شده اید، یا توصیف شما را اصلاح و تکمیل میکند. در هر دو صورت شما این اعتماد را در مخاطب ایجاد کردهاید، که احساسات او را درک کرده و آماده همکاری با او هستید.
جمع بندی
این مقاله شروعی بر سلسله مقالات “جعبه ابزار ارتباطات” هستیم و در هر مقاله روی یکی از مهارتهای ارتباطات حرفهای تمرکز خواهیم کرد. در این مقاله با ابزار همدلی آشنا شدیم و مفهوم واقعی همدلی، سطوح و گامهای پیادهسازی آن را شناختیم. در مقالات بعدی نیز، با هم این جعبه ابزار را بررسی خواهیم کرد.