مقالات مجله موفقیت

سرچشمه نابودی ارتباطات

خطاهای شناختی قاتل ارتباطات حرفه‌ای

وقتی که ذهن به بیراهه می‌رود

خطاهای شناختی؛ سرچشمه نابودی ارتباطات

مقدمه:

در مقاله قبل با آقای خجالتی آشنا شدیم و دیدیم اکثر ما حداقل بخشی از ویژگی ­های خجولانه را در خود داریم و درنتیجه نمی­توانیم رفتار قاطعانه­ ای داشته باشیم. همچنین با دلایل و توجیه ­هایی که افراد خجالتی برای رفتار نادرست خود دارند آشنا شدیم. در این مقاله باز هم به سراغ آقای خجالتی می­رویم و یکی از مهمترین مشکلات و دلالیل بروز رفتار خجولانه یا پرخشگرانه یعنی «خطاهای شناختی» را مورد بررسی قرار می­دهیم.

آغاز داستان

فرض کنید، صبح درحالی­که عجله دارید مدارک خودرو را در منزل جا گذاشته و کمربند ایمنی را نبسته­اید که توسط پلیس جریمه می­شوید. وقتی به اداره می­رسید، هیچ جای پارکی وجود ندارد و حدود نیم ساعت درگیر پارک کردن خودروی خود هستید.

هنگامی­که به دفتر کار خود مراجعه می­کنید، متوجه می­شوید همکارتان به دلیل بیماری مرخصی گرفته است و تمام کارها روی دوش شماست.

بعد از یک ساعت تلفن همراه­تان زنگ می­زند و طلبکار می­گوید چک شما برگشت خورده است و به یاد می­آورید که باید امروز حساب بانکی خود را تکمیل می­کردید.

هنگام بازگشت به خانه ماشین شما پنجر می­شود و مجبور می­شوید در گرمای تابستان کنار خیایان پنجری لاستیک عوض کنید.

حس شما درباره این اتفاقات چیست؟ آیا با این روال شما هم به این نتیجه رسیدید که بسیار بدشانس هستید و امروز، روز بدبیاری است؟

به این جمله عمیق از هنری فورد افسانه­ای توجه کنید:

«چه فکر کنید می­توانید و چه فکر کنید نمی­توانید، در هر دو صورت درست فکر کرده‌اید، زیرا واقعیت همان ادارک شماست»

می­توان گفت همیشه دو نوع واقعیت وجود دارد؛ شیوه­ای که ما درمورد پدیده­ها فکر می­کنیم و آنچه پدیده­ها واقعاً هستند.

در مثال بالا اگر بخواهیم با دیدی منفی­نگرانه به قضیه نگاه کنیم تمام این اتفاقات حاصل بدشانسی ماست و امروز قرار نیست اتفاق خوبی بیفتد و در نتیجه با این ذهنیت منفی به ادامه روز خود می­پردازیم و به احتمال بسیار زیاد باز هم اتفاقات منفی دیگری از فراموش کردن لیست خرید منزل تا دعوا با همسرمان انتظار ما را می­کشد!

اما اگر به عنوان ناظر بیرونی و بدون درگیر کردن احساسات و هیجانات به اتفاقات فرضی که در مثال بالا مطرح شد نگاه کنیم متوجه می‌شویم عاملی به نام بدشانسی دخیل نبوده است:

به دلیل اینکه شما شب قبل درحال دیدن فوتبال بودید، ساعت سه صبح به رخت­خواب رفتید و در نتیجه نیم­ساعت دیرتر از خواب بیدار شدید و دراثر عجله ناشی از تأخیر، کمربند ایمنی را نبستید و مدارک را فراموش کردید و درنتیجه جریمه شدید.

وقتی چهل­و­پنج دقیقه دیرتر به محل کار رسیدید به سختی جای پارک پیدا کردید.

دوستتان روز قبل به شما گفته بود امروز مرخصی است و این یک اتفاق طبیعی است که همیشه ممکن است رخ بدهد.

 و درنهایت به دلیل اینکه نرم افزار یادآور روی تلفن همراه خود نصب نکردید و همیشه عادت کرده­اید کارها را دقیقه نود انجام دهید چک شما برگشت خود.

به همین سادگی! هیچ گربه سیاه، سایه نردبان یا آینه شکسته­ای برای شما بدشگونی به بار نیاورده بود و تنها ذهن منفی­نگر شما درگیر «خطاهای شناختی» شده بود.

درواقع شیوه تفکر ما درباره خود و تجاربی که داریم، تا حد بسیار زیادی بر ذهنیت و رفتار ما موثر است. و با توجه به این حقیقت که واقعیات، همان اداراکات ما از پدپده­های پیرامون هستند، باید مراقب باشیم که «بازی­های ذهن خودتخریبگر» که در روان­شناسی به آن «خطاهای شناختی» گفته می­شود ما را در خود غرق نکنند.

درحقیقت خطاهای شناختی زمانی رخ می­دهد که ذهن، تفسیری غلط، نامناسب و هیجانی را درباره پدیده­های خنثی محیطی بر ما تحمیل می­کند و درنتیجه یک ادارک آشفته ایجاد می­شود. متاسفانه امروزه بسیاری از افراد به دلیل عدم آشنایی با اصول تفکر منطقی و صحیح، ناخواسته دچار خطاهایی شناختی در تفکر می­شوند. خجولی و پرخاشگری که در دو سر طیف رفتارهای غیرانسانی قرار دارند ریشه در این خطاهای ادارکی دارند که بر ذهن انسان سایه افکنده است. انسان­هایی که تفکر غیر منطقی دارند و یا خطاهای شناختی در افکارشان هویدا است، در بسیاری از موارد اطلاع چندانی از این خطاها ندارند. در ادامه یکی از مهم­ترین خطاهای پرتکرار رفتاری معرفی خواهد شد و در مقالات بعد سایر خطاهای شناختی به همراه مثال­های ملموسی ارایه خواهد شد تا بتوانیم بروز این خطاها را در رفتار خود ردیابی کنیم و به دنبال اصلاح و بهبود آنها باشیم.

1.خطای تعمیم دادن( همه، هیچ، هرگز! مساله این است!)

لطفا به جملات زیر توجه کنید:

«من دو بار امتحان رانندگی رد شدم، می­دانم این دفعه هم موفق نمی­شوم»

«الان چهار مرتبه است در مصاحبه تایید نشده­ام، دوباره هم مصاحبه همان خواهد شد»

«من هر بار به کسی اعتماد کردم، توزرد از آب درآمد، نفر بعدی هم همین­طور است»

«همه مردها سر و ته یک کرباس هستند!»

«همه مردم کلاهبردار شدند!»

اگر این جملات را پیش از این در ذهن خود مرور کرده­اید، مراقب باشید! زیرا درگیر خطای تعمیم شده­اید.

در این خطا، ما یک اتفاق منفی در گذشته را مورد توجه قرار می­دهیم و آن را به تمام موقعیت­های حاضر تعمیم داده و باور داریم مجدداً تکرار خواهد شد. در واقع براساس یک رویداد خاص که در یک زمان خاص رخ داده است، یک الگوی کلی برای همیشه ایجاد می­کنیم. یک بار در کاری شکست خورده یا در گذشته نتوانسته­ایم کاری را به درستی انجام دهیم و درنتیجه پذیرفته­ایم هیچوقت دیگر موفق نخواهیم شد. افراد تعمیم­دهنده، حقایق زندگی را پررنگ­تر از مقدار واقعی آن می­بینند، درحالی­که شدت و مقدار پدیده­ها بسیار کمتر از آن چیزی است که در ذهن آنها می­گذرد. فردی که دچار این خطای شناختی است، هر حادثه منفی و از جمله یک ناکامی شغلی را شکستی تمام عیار و تمام نشدنی تلقی می کند و آن را با کلماتی چون «همه»، «هرگز» و «همیشه» توصیف می­کند.

در مثالی قسمت قبل، وقتی چند اتفاق منفی پشت سر هم رخ دادند، ما به این نتیجه رسیدیم کل روز به همین شکل ادامه پیدا خواهد کرد و حتی ممکن است فرد باور کند همیشه بدشانس است. شاید بتوان این طور بیان کرد که افراد تعمیم­دهنده به دلیل مبالغه در بخشی از افکار ، نمی­توانند جوانب مثبت زندگی را ببینند.

راه­کار:

الف) مراقب کلمات همه، همیشه، هرگز و کلماتی از این دست که درحال تعمیم دادن یک احساس یا پدیده به تمام جوانب زندگی شماست باشید و هنگامی که در ذهن شما در حال مرور شدن هستند سریع به دنبال یک مثال نقض بگردید. یکی از بهترین مثال­هایی که می­توانید به ذهن بسپارید وقتی است که کسی به شما می­گوید «همه مردم کلاهبردار شده­اند!» و شما سریع در جواب می­توانید بگویید: «یعنی شما هم …»!

ب) اگر در کاری شکست می­خورید یا دچار عدم موفقیت هستید و این اتفاق مدام تکرار می­شود، می­تواند دلایل متعددی از جمله بی­مهارتی، نیاز به تمرین و تکرار بیشتر، نبود استعداد کافی در آن زمینه و دلایل منطقی دیگری داشته باشد که باید به عنوان ناظر بیرونی به پدیده نگاه کنید تا بتوانید آ­نها را کشف کنید.

تمرین)

سه مورد از نمونه­ های خطای تعمیم که در زندگی خود یا اطرافیان مشاهده کرده­اید بنویسید و بررسی کنید چگونه می­توانید برای آنها مثال نقض پیدا کنید و چه دلایل منطقی برای این رخداد وجود دارد.

جمع ­بندی

گام اول برای اصلاح و بهبود رفتارهای انسانی، توانایی شناسایی اشتباهات و خطاهاست زیرا در صورت شناخت درست نشتی­ها می­توانید مانع هدر رفتن آب شوید. به منظور افزایش قدرت شناخت، مرحله اول کسب دانش و افزایش آگاهی است. یادگیری و درک خطاهای شناختی باعث می­شود تا بتوانیم بروز این اشتباهات را در خودمان شناسایی کنیم و سپس به دنبال مدیریت و حذف آنها باشیم. به یاد داشته باشید رفتار خجولانه و منفعلانه یا رفتار خشن و پرخاشگرانه هیچکدام رفتارهای انسانی نیستند و شما تحت تاثیرغریزه خود به سمت آنها هدایت می­شوید و تنها رفتار انسانی قابل دفاع رفتاری قاطعانه و جرات ورزانه است و برای رسیدن به بهشت باید دروازه­های ورود شیطان را شناخت و مسدود کرد و خطاهای شناختی یکی از سرچشمه­ های مهم بروز رفتار غیرحرفه­ای است. در این مقاله به معرفی مفهوم خطاهای شناختی پرداختیم و خطای تعمیم را به همراه مثاله­ های متعدد مورد بررسی قرار دادیم. در مقالات بعدی سایر اشتباهات ادراکی را یاد خواهیم گرفت تا به یک قهرمان ارتباطات حرفه ­ای تبدیل شویم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *