چطور کسبوکار خودمان را طراحی کنیم؟
نقشه کسبوکار به زبان ساده
مقدمه:
چند روز پیش یکی از دوستانم که اخیراً یک شرکت خدمات نرم افزاری راه اندازی کرده بود با من درباره ابهامات خود صحبت میکرد و از این نکته که دقیقا نمیداند در این بازار رقابتی و شلوغ چگونه باید پروژه جذب کند و به درآمد برسد، نگران بود. بسیاری از افراد علاقه دارند کسبوکار خودشان را داشته باشند. یا مانند دوست من یک کاسبی جدید راهاندازی کردهاند و در ابتدای راه هستند. اما مشکل بزرگ اینجاست، اکثر اشخاصی که به سمت کارآفرینی حرکت میکنند، فاقد دانش و تجربه کافی هستند و به همین دلیل در این مسیر نمیتوانند به اهدافی که برای خود متصور بودند برسند. اگر شما هم چنین نگرانی برای کسبوکار خود دارید، این مقاله پاسخی کاربردی برای شماست.
یکی از بهترین راهکارهایی که متخصصان برای از بین بردن ابهامات و قرار گرفتن در مسیر صحیح پیشنهاد میکنند، شناخت خود، ظرفیت ها و توانمندیها است تا بتوان مبتنی بر آن به ارایه راهکارها و راه حلها پرداخت. معادل چنین خودشناسی در محیط کسبوکار نیز وجود دارد، به این معنی که شما باید نسبت به نیازها و خواستهها و دغدغه های مشتریان، روشهای ارتباطی با بازار هدف، مزیت رقابتی و عوامل متعدد دیگری اگاهی پیدا کنید تا بتوانید در این دریای متلاطم کسبوکار، مسیر خود را پیدا کنید. «بوم مدل کسبوکار» یکی از بهترین و ساده ترین ابزارها برای شناخت کسبوکار است. در ادامه با بوم کسبوکار، اجزای آن و نحوه استفاده از آن آشنا خواهیم شد و میتوانید با نگاهی حرفهای، عوامل تشکیل دهنده کسبوکار خود را شناسایی کرده و ارتباطات آنها را با یکدیگر مقایسه کنید.
بوم کسبوکار چیست؟
بوم مدل کسبوکار یک طرح تجاری را به شکلی ساختارمند، همه جانبه و منظم ارایه میکند. این بوم دارای نه بخش است که در کنار یکدیگر چشماندازی منسجم از عوامل اصلی تشکیل دهنده و پیشبرنده یک کسبوکار را تشکیل میدهند. در واقع بوم کسبوکار، نقشهای برای تدوین یک مدل به منظور راهاندازی کاری جدید یا کشف مدل یک کسبوکار موجود است. بوم مدل کسبوکار به شما این امکان را میدهد تا بتوانید با نمایش ارتباطات میان بخشهای مختلف کسبوکار، فعالیتها و برنامههای خود را به گونهای هدفمند پیش ببرید. به بیان بهتر مدل کسبوکار ابزاری مفهومی و شامل مجموعهای از عوامل و ارتباط آنها میباشد و میتواند دیدگاه و مسیر شرکت را برای کسب درآمد، نشان میدهد. بوم مدل کسبوکار، یک زبان مشترک برای ارتباط اعضای تیم، نمایش ایدهها و جمع بندی نظرات میباشد.
به طور خلاصه، شما میتوانید با بررسی همهجانبه اجزای کسبوکار خود و نمایش آن در قالبی گرافیکی و یکپارچه، دیدگاه جامع و مناسبی به عنوان یک کارآفرین یا مدیر کسبوکار داشته باشید.
مزایای بوم کسبوکار
مزایای طراحی بوم کسب وکار را میتوان در محورهای زیر خلاصه کرد:
1. تمرکز: به جای نوشتن برنامه های کسبوکار چند صفحه ای و نامفهوم که پر از اعداد و ارقام است و درنهایت کمکی به حرکت بهتر شما نمیکند، میتوانید روی عناصر اصلی کار خود تمرکز کنید و با شناسایی ارتباط میان آنها، انرژی خود را روی موارد کلیدی متمرکز کنید.
2. انعطافپذیری: بر خلاف روشهای قدیمی که امکان تغییر برنامههای کسبوکار به سختی ایجاد میشد، در این مدل میتوانید بهسادگی نسبت به تغییر اجزای هر بخشی و ارتباطات اجزا بخشیها مختلف با یکدیگر تغییر و بهروزرسانی داشته باشید.
3. شفافیت: وقتی بتوانید عوامل اصلی کسب وکار خود را یکجا و در کنار هم ببنیید و ارتباط میان آنها را بررسی کنید، میتوانید تصمیمات دقیقتری بگیرید.
4. کلنگری: در برخی از موارد به دلیل شرایط خاص اقتصادی یا بحرانهای موجود در کسبوکار، افراد تمام حواس و انرژی خود را روی یک نقطه معطوف میکنند و فکر میکنند ریشه مشکل از آنجاست، درحالیکه در یک دید جامع و کل نگر، ممکن است سرچشمه مشکل از بخشهای دیگری باشد و عواقب منفی آن در بخش دیگر کسب وکار، خودش را نشان داده است.
5. جذب سرمایه: گاهی به دنبال جذب سرمایه یا شریک برای کسب وکار خود هستید و با استفاده از بوم کسب وکار، میتوانید بخشهای مختلف کار و مسیر درآمدی را به راحتی برای سرمایهگذار توضیح دهید.
معرفی بخشهای نه گانه بوم کسب وکار
پس از شناخت بوم کسبوکار و مزیتهای آن، اکنون نوبت به معرفی اجزای این مدل میرسد. بوم کسبوکار از نه بخش تشکیل شده است که به شرح زیر میباشد:
-
مشتریان:
در این بخش باید گروههای مختلف مشتریان کسب وکار خود را مشخص کنید. باید بتوانید این مشتریان را از دیدگاه های مختلف آماری، جغرافیایی، روانشناختی، رفتاری و … تفکیک کنید. در این قسمت باید تصویر واضحی از مشتری خود داشته باشید تا بتوانید خواستهها و دغدغهها او را پاسخ بدهید.
-
ارزش پیشنهادی:
چرا مشتریان باید از شما خرید کنند؟ چه مزیتی نسبت به رقبا پیشنهاد میکنید تا شما را انتخاب کنند؟ در این بخش باید مشخص کنید چه ارزشی به مشتریانتان ارائه می دهید که حاضر باشند برای آن هزینه کنند.
-
ارتباط با مشتریان:
چگونه با مشتریان خود ارتباط برقرار میکنید؟ مشتریان چگونه میتوانند با شما صحبت کنند و نظرات و دیدگاه و نیازهای خود را بیان کنند؟ در این بخش باید کانالهای ارتباط و تعامل با مشتریان را شناسایی کرد.
-
کانال های توزیع:
چگونه میخواهید کالا، خدمات یا ارزشهایی را که برای مشتریان ایجاد کردهاید، به آنها برسانید؟ توزیع کالا یا خدمت شما چگونه خواهید بود؟ از چه کانالی این خدمات را به مشتری ارائه خواهید کرد؟ آیا در فضای مجازی حضور دارید یا از کانالهای فروش فیزیکی استفاده میکنید؟ در این بخش از بوم باید تعیین کنید مشتریان چطور میتوانند به کالا یا خدمات شما دسترسی داشته باشند.
-
جریان درآمد:
درآمد کسبوکار شما از چه طریقی اتفاق میافتد؟ چه مدلهای درآمدی در این کسب وکار تعریف شده است؟ آیا فقط از طریق فروش مستقیم درامد دارید یا مدل حق اشتراک نیز در کسبوکار شما فعال است؟ در این بخش باید مدلهای درآمدی مشتریان مختلف را که از آن طریق پول وارد مجموعه شما میشود شناسایی کنید.
-
فعالیت های اصلی:
اصلیترین فعالیتهایی را که باید انجام دهید تا ارزشهایی را که به مشتریان تعهد کردید، ارایه کنید؛ کدام فعالیتها هستند؟ کدام فعالیتها در کسبوکار شما ارزشآفرین هستند؟ در این بخش باید تمام فعالیتهای اصلی که منابع کسب وکار را مصرف میکنند و منجر به خلق ارزش میشوند تعیین شود.
-
منابع اصلی کسبوکار:
کسبوکار شما باید چه منابع راهبردی و منحصربهفردی را برای رقابت در اختیار داشته باشند؟ برای تحقق ارزشهای پیشنهادی، به چه منابع اصلی مالی، انسانی، تجهیزات و … نیاز دارید؟
-
شرکای کلیدی:
قرار است در فعالیتهای خود با چه افراد و کسبوکارهایی، در چه زمینههایی و چگونه مشارکت داشته باشید؟ به بیان دیگر شرکت برای تمرکز بیشتر روی فعالیتهای کلیدی خود چه کارهایی را میتواند به دیگران واگذار کند؟
-
ساختار هزینهها: